تحلیل تکنیکال در بازار بورس

ظاهراً بحث فاندامنتال (تحلیل براساس شرایط و زیربنای اقتصاد) واضح است، در اینجا بحث تکنیکال در آموزش تحلیل تکنیکال را بیشتر مورد بررسی قرار می دهیم:

از اوایل قرن بیستم، به مرور به رفتار قیمت سهام و ارزش آن، به صورت علمی نگاه شد.بعضی از سرمایه داران و شرکت های سرمایه گذاری الگوی تغییرات قیمت را از طریق تعقیب قیمت و روندهای خاص به دست آوردند و ماحصل را مبنای تصمیمات سرمایه گذاری در بازار بورس قرار دادند.

تکنیکال

این گروه از صاحبنظران به بررسی رفتار قیمت، بررسی و تهیه نمودارها و مطالعه ی نوسانات و حساسیت های رفتار بلند مدت و پیش بینی آینده، می پردازند.همچنان بسیاری از سرمایه گذاران و موسسات، این تفکر را می پسندند. این گروه از تحلیل گران معتقدند که عوامل تاثیرگذار بر عرضه و تقاضا بی شمارند و از آنجاییکه نمی توان آن ها را به درستی و دقت شناسایی نمود؛ بنابراین بهترین شیوه را در مطالعه حرکات گذشته و تهیه الگوی تغییرات آینده ی قیمت، می دانند. آنها عوامل بسیاری را موثر بر عرضه و تقاضا می دانند و معتقد هستند که قیمت های گذشته، تعیین کننده ی آینده بوده و قیمت را عنصر تابع از عرضه و تقاضا می دانند.آنان به دنبال سود آنی هستند و اعتقاد دارند که باید از فرصت های کوتاه مدت بیشترین استفاده را برد و در پی تغییرات بلند مدت نیستند.

پیش فرضها، پایه و منطق حاکم بر تجزیه و تحلیل تکنیکال

  1. ارزش بازار تنها توسط عامل عرضه و تقاضا معلوم می گردد.
  2. عوامل مختلفی عرضه و تقاضا را هدایت می کنند که برخی از آنها عوامل عقلایی و برخی دیگر منطبق بر افکار، حالتها، گمانها و پیروی های کورکورانه است.بازار به صورت خودکار و پیوسته به این عوامل وزن می دهد.
  3. بدون درنظرگرفتن نوسانات کوچک در بازار، قیمت سهام متمایل به حرکت در مسیرهایی است که در دوره های زمانی قابل شناسایی است.
  4. تغییرات ناگهانی در عرضه و تقاضا، عامل تغییرات در مسیرهای مذکور است. جدا از علل وقوع، تغییرات ناگهانی دیر یا زود در عملکرد بازار خود را نشان داده و قابل مشاهده است.

دو مورد اخیر از اصول تکنیک گرایان است و وجه تمایز با دیگر مکاتب مانند بنیادگرایان است و تنوع بازار کارای سرمایه را معین می کند.دو مورد اول را تکنیک گرایان و دیگران قبول دارند.بیشتر افرادی که حداقل آشنایی با علم اقتصاد دارند تأکید می کنند که در هر زمانی قیمت اوراق بهادار (یا هر کالا و خدماتی) از عوامل متعدد و چندگانه ای متأثر بوده و هدایت می شود. نکته این جاست که برخی انتظار دارند، عوامل غیرمعقول آنی و زودگذر باشند و عوامل عقلانی تأثیر پایا داشته و در بلند مدت آشکار شوند. و در نهایت منتظر هستند بازار، مرتب مبادرت به ارزش گذاری این عوامل نماید و به آنها وزن دهد.

سومین مورد، وجه اختلاف تکنیک گرایان و سایرین است.چرا که معطوف به سرعت تعدیل قیمت سهام نسبت به تغییرات عرضه و تقاضا دارد.تکنیک گرایان انتظار دارند قیمت سهام بر مسیری حرکت کند که دارای پایداری در دوره های بلند مدت باشد. در واقع عقیده دارند اطلاعات جدیدی که باعث تغییرات در عرضه و تقاضا می شود به تدریج و طی یک دوره زمانی وارد بازار می شود و در یک مقطع زمانی تأثیری بر بازار نمی گذارد.

علت این پدیده این است که سرمایه گذاران خاصی، اطلاعات را از منابع متعدد و زودتر از بقیه، دریافت می کنند و بعد از تجزیه و تحلیل، مبادلات خود را بر مبنای آن انجام می دهند. به تدریج سایر گروه ها(داخلی، حرفه ای های مطلع و عامه سرمایه گذاران) از این اطلاعات باخبر شده و اقدام به سرمایه گذاری می کنند. در نتیجه اقدام به سرمایه گذاری کرده و قیمت سهام به تدریج به نقطه تعادل نزدیک می شود.

بنابراین، اطلاعات از گروه های داخلی، به طرف تحلیل گران صاحب نفوذ و در نهایت به سمت سرمایه گذاران عامه، در جریان است و باعث می شود تعدیل قیمت به صورت حرکتی تدریجی انجام گیرد. در نتیجه تعدیل قیمت ها ناگهانی به سمت تعادل جدید نمی رود.

سرعت تعدیل قیمت هازیاد نیست. طی دوره تعدیل، حرکت قیمت ها، طی یک روند به یک جهت میل می کند.این فرآیند مادامی که سهام به تعادل جدید برسد ادامه می یابد.

بنابراین با توجه به توضیحات ارائه شده، اصل چهارم از اصول بالا می گوید: هنگام وقوع تغییر، انتقال به تعادل جدید را می توان در عملکرد بازار کشف کرد. بنابراین در تحلیل تکنیکال این تحلیل گران باید سیستمی را تدوین و ارائه دهند که قادر به کشف شروع حرکت سهام از یک تعادل به تعادل پایین تر یا بالاتر در قیمت سهمی خاصی یا کل بازار باشد ( به صورت تحلیل سهام بازار بورس ). این تحلیل گران به حرکات معین و مشخص در رفتار قیمت سهام می پردازند و در واقع موضوع بحث آنها علت های وقوع تغییرات در تعادل بازار نیست.آنها می توانند از طریق مطالعه ی این حرکات، نتیجه ای بالاتر از میانگین بازار کسب کنند. آنها عقیده دارند کشف شروع تغییرات در عرضه – تقاضا مهم است.در منظر آنها، قبل از رسیدن به تعادل جدید و زودتر از بقیه باید سوار موج شد و تا رسیدن به تعادل، باید از این موضوع لذت برد. اگر فرآیند تعدیل خیلی سریع باشد، زمان سواری کوتاه و بنابراین ارزش تلاش ندارد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *